۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

و مقابله دیگر بار تعصب با تعقل - روز پنجاه و ششم

در این سالهای اخیر، هر وقت کسی خواسته برای ما مثالی بیاورد از جامعه ای که در وسط جوامع متعصب و شعاری بجای چسبیدن به تعصبات و شعارهای صد تا یک غاز به تعقل رو آورده، عقلش را در جهت منافع خود بکار انداخته و به بینش منطقی و آینده نگری رو کرده است، «دوبی» را مثال آورده و ستوده است.
در میان ایمیل هایی که بوسیله اینترنت مبادله میشود و پیوسته تصاویر بدیعی از دوبی نشان داده شده که از ناممکن، ممکن ساخته است. از پیست اسکی در وسط صحرا گرفته تا بلندترین و مدرن ترین ساختمان های جهان و مهمتر از همه اینکه «دوبی» در چشم جهانیان بعنوان اجتماعی معرفی شد که هنر تحمل یکدیگر را آموخته و در عمل بنمایش گذارده است.
و چنین بود که فی المثل نشریه National Geographic و بسیار دیگر نشریه های غربی با نشان دادن صحنه هایی که نشان دهنده «هر کس به راه خود» بود ترس مردم را ریختند و بآنها دلگرمی دادند تا بروند و از دیدنی های این سرزمین و آزادی و امنیت در آن استفاده کنند و تعطیلاتشان را بجای این جا و آن جا در دوبی بگذرانند، یا در آنجا و در میان یک اقتصاد زنده و فعال سرمایه گذاری کنند.
و اما این «عروس تعریفی» در این هفته با جلوگیری از شرکت یک تنیس باز زن اسرائیلی بنام Peer که در رده بندی جهانی مکان چهل و ششم را دارد، دانسته یا ندانسته در جعبه پاندورائی را گشود که دوباره بستن آن کار حضرت فیل است.
مقامات دوبی بقول معروف در ساعت یازدهم یعنی در آخرین لحظه از دادن روادید به تنیس باز اسرائیلی خودداری کردند و اتحادیه جهانی تنیس و برگزار کنندگان تورنمنت دوبی در حالیکه بسیاری از تنیس بازان معروف یا در راه دوبی بودند و یا قبلا برای تورنمنت در دوبی حاضر شده بودند، فرصت تعطیل بازیها را نیافتند، اما آشکار بود که این ماجرا بی سر و صدا نخواهد ماند.
یکروز بعد از اعلام تصمیم مقامات امارات متحده عربی، شبکه تلویزیونی تنیس که قرار بود بازیها را پخش کند بعنوان اعتراض از پخش این بازیها خودداری کرد. بعد از آن نوبت رسید به اتحادیه جهانی تنیس که اعلام کرد تحریم هایی علیه دوبی بخاطر سیاسی کردن ورزش و جلوگیری از ورود یک شهروند اسرائیلی به دوبی، تحت بررسی است و احتمالا تورنمنت دوبی از تقویم تنیس سال ۲۰۱۰ حذف خواهد شد.
برگزارکنندگان تورنمنت برای توجیه رفتار خود، امنیت بازیکن اسرائیلی را بهانه کردند و دیگر اینکه مخالفین و معترضین به حملات اسرائیل به «غزه» ممکن بوده بازیها را تحریم کنند. و دیگر عذر و بهانه ها.
و خلاصه کلام آنکه باز هم در میانه حرکت های رو بعقب جوامع بشری، تعصب، بر جای تعقل نشست و حالا باید دید جواب تعصب با تعصب داده خواهد شد و یا «تعقل».
بشر در این آزمایش همیشه راه اول، راه تعصب را در پیش گرفته است، اما این بار از سر نیاز هم شده شاید راه عقل را در پیش گیرد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

أقای بهارلوی عزیز با سلامی گرم بحضور شما و همه أنها که دل در گرو وطن دارند. سپاسگزارم از پاسخی که به ایمیل ناقابل من دادی و بسیار خوشحالم که همین دیروز با وبلاگ سراپا نکته و أموزنده ات که منت گذاشته و نشانی اش را بمن دادی أشنا شدم ! أقای بهارلو در اشاره به نوشته زیبایت در خصوص " مقابله تعصب با تعقل "باید گفت اگرچه در وصف تغییر شرایط عمومی کشور کوچک همسایه مان (امارات) که همانا رها شدن از بند تعصبات دست و پاگیر و پیوستن به دنیای عقل و منطق است خود لپ کلام را گفته ای و در عین حال با اشاره به الگوی"دبی" به أنانکه با افتادن در دام ارتجاع در چنبره جهل و خرافات و تعصبات کور گرفتار شده اند تلنگری بایسته زده ای و براستی حق مطلب را ادا کرده ای اما از أنجا که از دوستان خواسته ای تا در این خصوص اظهار نظر کنند ، چاره ای جز اطاعت امر نیست! نظر که چه عرض کنم، بهانه ایست از باب عرض ارادت به محضر تو بزرگوار! حرکت غیر منتظره مسولین "دبی" در مقابل ورزشکار زن اسراییلی سخت أزرده ام کرد اگرچه، با توجه به رویکرد "امارات" در همسویی با جامعه جهانی و دنیای أزاد و اعتباری که از این رهگذر نصیبش شده، باور چنین حرکتی برایم سخت بود اما، در عین حال بر این باورم که حکومت "امارات" نه از سر تعصب، که برای عقب نماندن از قافله اسراییل ستیزان( سینه چاکان حماس ) ناخواسته، ناگزیر از همسویی با جو حاکم بر منطقه گردیده. و لذا، به باور من، جامعه بین الملل در خصوص أنچه اتفاق افتاده قضاوتی از روی منطق خواهد داشت. با پوزش از اینکه به جهت عدم أشنایی با نحوه ارسال از طریق وبلاگ شما، ناگزیر از ارسال ایمیل شدم . با سپاس فراوان. رضا
Thank you for your answer in reply to my first e-mail, and I wish you the bests. Reza