۱۳۸۸ فروردین ۵, چهارشنبه

آنچه از یک کنفرانس مطبوعاتی بیاد میماند – روز هفتاد و هفتم

نقش اساسی که رسانه های گروهی در آمریکا (که در مجموع به آنها Media گفته میشود) برای خود قائلند، نقش مراقب بودن است و خود اصطلاح watchdog یا سگ مراقب را برای خود بکار میبرند. به همین سبب Media در آمریکا اکثراً نقشی ستیزه جویانه در برابر مقام های محلی یا دولت فدرال و رئیس جمهور در پیش میگیرد و این حالت ستیزه جویانه بخصوص از ماجرای واترگیت ببعد (در سال ۱۹۷۲) در برابر دولت های وقت شدتی بیشتر یافته است، مگر در زمانهائی که یک حالت اضطراری و غیر مترقبه مثل حادثه ۱۱ سپتامبر، آنانرا به نوعی ملایمت وادارد.
دیشب و در دومین کنفرانس مطبوعاتی پرزیدنت اوباما در ساعات پر بیننده شب تلویزیون، این ستیزه جوئی رسانه ها، حتی برای رئیس جمهوری به محبوبیت پرزیدنت اوباما نیز تخفیف که نیافته بود هیچ، شدت هم گرفته بود.
اما آنچه در پایان روز بیاد من باقی میماند، نه سوال ها و گفته های ستیزه جویانه رسانه ها، بلکه پاسخ های آرام و به سبک اوبامای رئیس جمهور آمریکاست که شاه بیتش پاسخی بود که او به Ed Henry خبرنگار CNN داد که سعی کرد رئیس جمهور را باصطلاح گیر بیاندازد که چرا دو روز طول کشید تا او علناً خشم و مخالفت خود را با پاداش های کلانی (که در دولت پیشین) به مدیران شرکت بیمه AIG داده شده، ابراز کند.
پاسخ پرزیدنت اوباما این بود که «دو روز طول کشید چون من میخواهم وقتی صحبت میکنم بدانم دارم از چه صحبت میکنم.»
بقیه سوال و جوابها با همه اهمیتی که موضوع آن دارد، از دید من تماشاگر، جنبه فرعی پیدا میکند چون اصل قضیه اینست که آدمی در برابر من ایستاده که اول دهانش را باز نمیکند و بعد فکر کند. شفاف و آشکار سخن میگوید و میداند دقیقاً در کجا ایستاده است.
وقتی او را به پرسش میگیرند که حتی نمایندگان حزب دموکرات هم دارند در بودجه عظیم پیشنهادی او که به ۳/۶ تریلیون دلار میرسد، دست میبرند و میخواهند از سر و ته آن بزنند، پاسخ میدهد «وقتی ما طرح این بودجه را آماده چاپ کردیم، توقع نداشتیم که آنرا فقط کپی کرده و روی آن رای گیری کنیم، ما میدانیم که باید این طرح روند معمول عبور از قوه مقننه را طی کند» اما می افزاید که «اطمینان دارم که سرانجام قادر خواهیم بود بودجه ایرا به تصویب برسانیم که منعکس کننده نیازهائی باشد که باید برای اطمینان از پیشرفت آمریکا، براورده گردد.»
وقتی ازو در مورد نقش «نژاد» در سیاست های عمومی دولت او در این دو ماهه سوال میشود، پاسخ پرزیدنت اوباما آنست که «ویژگی و غرور قابل توجیه ریاست جمهوری او» برای آمریکائیان بعنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست تنها «یک» روز طول کشید و میگوید: «هم اکنون مردم آمریکا در مورد من دقیقاً آنگونه قضاوت میکنند که باید در موردم (بعنوان یک رئیس جمهور) قضاوت شود» در جایگاهی که نمی تواند به منافع کوتاه مدت یک گروه و یک دسته بیاندیشد و باید این سرزمین را در میانه حساس ترین وضعیت اقتصادی سالها و دهه هائی که بیاد مانده، به ساحل نجات راهبری کند.
اما این راهبری به سبک حکومت های تک نفره و تک گروهی نیست که یک نفر دستور بدهد و بقیه هم فوراً اجرا کنند. اینجا سیستمی حاکم است که اسمش دموکراسی است و این سیستم هم صد البته کامل نیست اما امتحانش را از هر سیستم دیگری بهتر پس داده است.
و مشکل این سیستم، سیستم دموکراسی، گاه در کند چرخیدن است حتی اگر روزهائی را تجربه کند مثل امروز که برای سامان بخشیدن به اقتصاد کشور، شتابی بیشتر از روند معمول لازم باشد.
این چنین است که اوباما با درک همه ظرایف سیستم به نیروی محرکه مردم رو میکند، اما همیشه آنزمان، که آنچنان که گفت، «وقتی صحبت میکند بداند از چه صحبت میکند.» و اینکه برای آنکه آدم بداند از چه صحبت میکند، دو رزو صبر کردن بهتر از دهان گشودن و بعد فکر کردن است.
فکر میکنم زمانی رسیده باشد که Media در آمریکا نیز دریابد که باید همین شیوه را پیشه کند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی جالبه بهارلو جان. موقعی که این بابا می ره تو جی لنو سوتی می ده یا تو ۶۰ دقیقه هر هر و کر کر می کنه یا اولین رئیس جمهوری می شه که جمهوری اسلامی رو به رسمیت می شناسه شما ساکتی. ولی تا یه حرفی می زنه که شما خوشت می یاد اینجا قربون صدقه اش می ری. من البته می دونم شما داری اوباما را با مقامات ایران مقایسه می کنی ولی به کم بالانس هم بد نیست به خدا. مثلا شما جورنالیستی (و یا بودی) شما وظیفه ات قربون صدقه رفتن سیاستمدارا نیست برادر.