۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبه

پاسخ چراها را بايد در انگيزه ها يافت –


روز نهم
04/12/2008
از "تو" پرسيدم و کمک خواستم تا؛ حالا که هيچکس از "اعظم امير قصاب" نپرسيده و يا اگر پرسيده و جوابی شنيده به من و تو نگفته، که "چرا؟"، خود بجستجوی "علت حادثه" برآئيم.
"تو" بهرام – ف از آلمان پاسخ را حواله داده ای به کتاب "اوهام خدا" The God Delusion اثر ريچارد داوکينز. هر چند شايد بتوان انگيزه فردی موجودی مثل اعظم امير قصاب را به پندار اوهام گونه ای که در اين موجودات از "خدا" بوجود آورده اند نسبت داد، اما اجازه بده مثل کارآگاه کلمبوی معروف برای يافتن اين "چرا" برويم به سراغ آنها که موجوداتی چون اعظم امير قصاب را از انسان تبديل ميکنند به موجودی که بی ترحم انسان کشی ميکند، بی آنکه بخود دغدغه خاطری بدهد که اين را که ميکشد کيست و قطع رشته حيات او چه مصيبت هائی زنجيروار را بدنبال خواهد داشت.
بيا "من و تو" حساب کنيم مخارج يک چنين عمليات "آدم کشی و ويرانگری" از تعليم دادن به افراد بی خرد گرفته تا اجرای عمليات و وسائل و تجهيزات پيشرفته ای که در اين عمليات بکار گرفته شده چه رقم عظيمی ميتواند باشد و اين هزينه ها را کی تأمين ميکند و از کجا می آيد و بالاخره به روش کارآگاه کلمبو بپرسيم "انگيزه" آنکه اين چنين از "آدم" برای کشتار "بنی آدم" استفاده ميکند چيست؟
شايد پاسخ سئوال ديروز را بتوانيم در صفحه نخست بيشتر روزنامه های معتبر امروز دنيا بيابيم. تصوير جماعت خشمگين و مشت گره کرده "مومبای" که خواستار رودرروئی با "پاکستان" است و صحبت "جنگ" هم برای اين جماعت مصيبت ديده و خمشگين قابل توجيه شده است.
بنابراين تروريسم در مومبای انگار در طلب طعمه ای بزرگتر از کشتار چند صد انسان است و فرصتی ناميمون آفريده تا با بذر وحشت و نفرتی که کاشته، طوفان درو کند.آيا "تو" چنين فرصتی را در اختيار خصم خود، خواهی گذارد؟آيا "تو" ، تو در مومبای هندوستان و تو در هر نقطه ای در پاکستان، آيا پاسخ "چرا" را در هنگامه خشم و نفرت يافته ای؟
به باور من "تو"، تو انسان نيک سرشت بر اين کره خاکی که شايد خود ندانی که اکثريت مطلق را در برابر "ديوسرشت" ها داری، راهی بجز گشودن چشم خرد، خردی والا، در پيش نداری.
اين مطلب را برای يکی از دوستان خود ايميل کنيد از اينجا چاپ کنيد

هیچ نظری موجود نیست: