۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

سوپربال روزی ملی که هرگز ملی اعلام نشده – روز چهل و ششم

اين يکشنبه که ميآيد، روز سوپربال است. روز فينال مسابقات حرفه ای فوتبال آمريکائی، که در عمل و طی حيات چهل و دو ساله اش به پديده ای تبديل شده که بطور خلص پديده ای آمريکائيست و جائی را در ميان آمريکائيان و يا هر کس که در آمريکاست بازکرده که دست کمی از جشنهای ملی اين سرزمين ندارد که هيچ، از خيلی از آنها نيز مقبوليتی بيشتر ميان مردم يافته است.
روز سوپربال را نه دولت و نه سياستمداران برای مردم در نظر گرفته اند، بر عکس سياستمداران هم می بينند اگر از آن غافل شوند کلاهشان پس معرکه است.
پس چه خاصيتيست در اين سوپربال که جائی اين چنين ويژه در آمريکا يافته و پير و جوان و سياستمدار، صاحب سرمايه و روزنامه و مجله و تلويزيون و اينترنت را هم بدنبال خود ميکشاند؟
يادمان باشد که آمريکا کلکسيون همه ورزشها را دارد و در اين سرزمين ستارگان حماسی و تابناکی در بيسبال و بسکتبال بوده اند که در حکم قهرمانان ملی اين سرزمين بحساب ميآيند، که هنوز نامی چون مايکل جوردن در محفوظ ترين گوشه خاطره های چند نسل باقی مانده و ميماند، اما فينال هيچ کدام ازين رشته ها و اين ستارگان نتوانسته آنرا بصورت يک روز عملأ ملی، هر چند اعلام نشده در آورد. چرا؟
نه اينکه من همه پاسخ را داشته باشم، بخشی ازين پاسخ اما شايد خاصيت اصلی فوتبال آمريکائی باشد که هيچ ورزشی نمی تواند، همچون "فوتبال آمريکائی" معرف آمريکا باشد و چنين خلص و يکدست مارک آمريکا را روی خود داشته باشد.
فوتبال امريکائی را بايد در روزی ديگر به تفصيل شرح دهم که دقيقأ معرف و نماينده آمريکاست. يک شطرنج انسانی که بدست يک شطرج باز، با توجه به مهارت های ويژه هر کدام از مهره ها بازی ميشود، بصورتی که يک مهره برای همه و همه برای يک مهره تلاش ميکنند و اصولأ امکان تکروی و بازی فردی در آن وجود ندارد، و در جوار آن گردن کلفتی و قدرت تحمل و قدرت بدنی فوق العاده ای لارم است که نظير و مانندش در هيچ ورزش دسته جمعی ديگر نيست.
و جالب قضيه اينکه پر طرفدارترين ورزش و آمريکائی ترين ورزش آمريکا بصورتيست که اگر همين امروز شما در فروشگاهی، خيابانی، با يکی از همين فيناليست های سوپربال هم برخورد کنيد، يا با بازيکنی از باشگاه محبوب خود و از شهر خود روبرو شويد، معمولأ آنها را نمی شناسيد و هويت آنها زمانی برای شما معنی پيدا ميکند که در اونيفورم و کلاهخود و با شماره مخصوص خود هستند و در مجموعه ای هستند که اسمش را ميگذارند تيم.
اين تيم مجموعه بازيکنان هر کس براه خود نيست و طبيعت فوتبال آمريکائی اصولأ چنين تک بودن و تکروی را غير ممکن ميسازد.
و اما سوپربال يا بانيان سوپربال آمده اند و اين ورزش آمريکائی را پيوند زده اند به ديگر جنبه های زندگی در اجتماع سرمايه داری آزاد و از آن روزی ساخته اند که از سرمايه گذار گرفته تا توليد کننده و صاحب نامان دنيای نمايشات و روزنامه و تلويزيون و صاحبان تبليغات، سهمی و جائی در آن برای خود يافته اند و از آنجا که هر کس نقش و سهم خود را در آن بنوعی ميبيند، موقعيتی در ميانه آمريکا و آمريکانشينها يافته که تنها با چهل و دو سال سابقه بصورت يکی از مشخص ترين روزها و پديده های آمريکائی در آمده است.
و بالاخره اينکه سوپربال امسال، سوپربال چهل و سوم در شهر تمپای در فلوريدا ميان تيم Steelers از شهر پيتسبورگ و با سابقه حضور بسيار در سوپربال ها و تيم Cardinals از شهر فينيکس آريزوناست که تاکنون گذرش به سوپربال نيفتاده است. هر چند اکثرأ پيتسبورگ را از همين الان برنده سوپربال امسال ميدانند، اما من از شگفت آفرينی آريزونا غافل نخواهم بود. کسی چه می داند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام اقای بهارلو
حالتو چطوره؟
کی شما رو در تلویزیون می بینیم؟
مرد حسابی کجایی؟
حامد